عشق من
شخصی
ﺩﻧـﯿـﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﻭﻧـﻪ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﻢ ...

ﺩﻧـﯿـﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﻭﻧـﻪ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﻢ ...
ﺁﺩﻡ ﻫـﺎ ﺭﺍ ...
ﺍﺗـﻔـﺎﻕ ﻫـﺎ ﺭﺍ ...
ﻧﺮﺳـﯿـﺪﻥ ﻫـﺎ ...
ﻧﺘـﻮﺍﻧـﺴـﺘـﻦ ﻫـﺎ ...
ﻧﺨـﻮﺍﺳـﺘـﻦ ﻫـﺎ ﺭﺍ ﻧـﯿـﺰ !...
ﺩﻟـﻢ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﺪ ...
ﺭﻭﯾـﺎﻫـﺎ ﺍﺯ ﺳـﺮ ﻭ ﮐـﻮﻝ ﻫـﻢ ﺑـﺎﻻ ﺑـﺮﻭﻧـﺪ ...
ﻣـﺮﺩﻣـﺎﻥ ﺑـﺨـﻨـﺪﻧـﺪ ﺍﺯ ﺗـﻪ ﺩﻝ ...
ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﻢ ﻫـﺮﮐـﺴـﯽ ﺩﺳـﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐـﻨـﺪ ﻭ ...
ﺳـﺘـﺎﺭﻩ ﺧـﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑـﭽـﯿـﻨـﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑـﺎﻻ ...
ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﻢ ﺩﯾـﮕـﺮ ﺳـﺮ ﺑـﻪ ﺗـﻦ ﻫـﯿـﭻ ﻏـﺼّـﻪ ﺍﯼ ﻧـﺒـﺎﺷـﺪ !!!..



ارسال در تاريخ شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ توسط حمید رضا
زمان؛

زمان؛
برای آنان که در انتظارند، 
بسیار آهسته می گذرد،

برای آنان که هراسناکند، بسیار با شتاب،

بر آنان که غصه دارند،
بس دراز است،

و برای آنان که شاد و خرسندند،
بسی کوتاه...

اما...

برای آنان که عاشقند...
زمان ابدیت است...!


"هنری ون دایک"



ارسال در تاريخ شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ب.ظ توسط حمید رضا
اولین امتحان خلاصصصصص

اولین امتحانما دادم البته با پنج دقیقه دیر کرد ولی به نظر خودم خوب بود بالای 18 میشد نمرم چونکه تو یکی از سوالات فرمول اخرشا اشتباه گذاشتم و حیف حالا تا نمرم بیاد چقدر به خودم مطمعنم خخخخ :)

از الان باید استارت بزنم واسه بقیه امتحاناتم

البته الان از مخابرات برمیگردم دو تا سیمکارت همراه اول داشتم دادم به خاله م چونکه نمیخواستم ولی حالا که میخواستم گفت گم کرده و شمارشم یادشون نبود رفتم مخابرات که شماره خطما بگیرم متصدی گفت کارت ملی با کپی و البته قابل ذکر مرکز مخابرات ما خارج شهر و واسه کپی گرفتن باید بری داخل شهر و برگردی جالبه کپی کارت ملی از اصلش معتبرتر و فقط میخواست یه برگه بدد که روش شماره خودم ثبت شده و بخاطر همین تکه برگه مردم را باید چند دور بدونند به هر حال مدیر اونجا اشنامون بود و بهش گفتم کارما راه انداخت مدیونید فکر کنید که پارتی یازی کرد فقط برام کپی گرفت و داد بهم :)

فعلا همین ............



ارسال در تاريخ شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۵ ب.ظ توسط حمید رضا
مهدی شریفی لطفا تراکتور نرو

جدیدا مدیران و هیات مدیره ای در باشگاه سپاهان قرار گرفته اند که همگی دشمن اصفهان و سپاهانی ها هستند و دوست دارند این تیم را نابود کنند و هر چی هواداران اعتراض میکنند را نمیشنوند یا خودشونا به نفهم بودن میزنند 

ولی این مهم نیست حرکت امروز مهدی شریفی واقعا واسه تمام هواداران واقعی سپاهان گرون تموم شد خواستم از اینجا بهش بگم اقا مهدی که محبوب همه هوادارامون هستی این چند وقت که واقعا ضعیف عمل کردی اما همیشه دوست داشتیم و حمایتت کردیم اما رفتن به تراکتور واقعا اشتباهه و یه توهین به همه هواداران سپاهان رفتی تیمی که فصل پیش و حتی تا همین اواخر تا تونستند به تمام مردم اصفهان و هواداران سپاهان توهین و هتاکی کردند و به هر نحوی باعث ازرده خاطر کردن مردم فهیم اصفهان کردند و هر تهمت ناروایی را نسبت دادند حداقل میرفتی ملوان نه تیم تراکتور 

خدا پشت و پناهت ولی دیگه انتظار نداشته باش بازیکن محبوب و با غیرت دیار نصف جهان باشی و هیچ وقت نمی بخشیمت ..........



ارسال در تاريخ جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۸ ب.ظ توسط حمید رضا
کنار من باش ..

همه دنیای منی


خونه ی رویای منی


با من باش


کنار من باش ..



ارسال در تاريخ پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ توسط حمید رضا
با همـــه فرق داشت.....

نـــه چیـــــزی آورد نه چیـــزی رو بـــرد

فقط عکسشــــو روی میـــز جا گذلشت

تا فهمید دیوونشـــــم کـــــم آورد...

هنــــوز میگــــم ..

با همـــه فرق داشت.....



ارسال در تاريخ پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۵۶ ب.ظ توسط حمید رضا
تا آخرین لحظه ای ....

تا آخرین لحظه ی عمرم


عشقتُ تو بغل میگیرم


اون لحظه ای که دستامون جدا شه


بدون که آروم دارم میمیرم ...



ارسال در تاريخ چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ب.ظ توسط حمید رضا
ثانیه به ثانیه

آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض می کنند

از آدم های یک ساعت دیگر می ترسم

چون درگیر هزاران ثانیه اند

ثانیه هایی که در هر کدام

 رنگی دگر به خود می گیرند



ارسال در تاريخ چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ب.ظ توسط حمید رضا
چهارشنبه یه روز خوب زمستونی

کم کم دارم به فصل شروع امتحانات میرسم دیگه از شنبه سوت شروعش به صدا در میاد به دعاهایت محتاجم فراموش نکنی ...

زیاد اتفاق خاصی نیفتاده که بخوام اینجا ثبت کنم جز درس خوندن و فکر امتحانات البته به غیر دیروز که نزدیک بود با یه موتوری تصادف کنم که از سپر ماشین از بیخ گوش موتوری رفت البته حواسم بود و اروم میرفتم ولی موتوری بی هوا اومد جلویه من ولی خب باز خدا را شکر که اتفاقی نیفتاد هیجان دوست دارم ولی نه اینجور هیجانات زمان انتخاب واحد ترم بعد را معلوم نکردند که ببینم چند روز استراحت دارم بپیچم برم یه گوشه شاید برم پیش داییم و کمی از اینجا دور بشم 

تابلو حرف خاصی امشب ندارم و بیحال مینویسم :(

البته به قل یه نفری که میگفت اگر میخوای مثل من خوب بنویسی باید بنویسی تا دستت راه بیفتد همین الان لب و لوچه مم کج و کوله کردم البته مطعنم وقتی بخونی میفهمی چی میگم و نیازی به کامل نوشتن ندارم:)

تا یاد خاطرات گذشته م افتادم حس خوبی بهم دست داد خیلی خوبه ادم خاطرات شیرینی داشته باشد لبخند 

کاش سیستم بیان شکلک های بهتری داشت تو این موضع کاملا عملکردش ضعیفه و نمرشم منفیه 

خب بسس بسکی روزه درازی کردم شاید بعدا خاطره نویسی کردم البته اگر یادم نرفت

راستی از رژیم گرفتنت چه خبر؟



ارسال در تاريخ چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ب.ظ توسط حمید رضا
" ﺗﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ "

ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ

ﺑﺎ ﮐﻠﻤﻪ 

" ﺗﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ "

ﮔﻮﻝ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ . . .

"ﻗﺴﻤﺖ " 

ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻣﻨﻮ ﺗﻮﺳﺖ . . !



ارسال در تاريخ سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۱۰ ب.ظ توسط حمید رضا
.: blog Themes By Jamo Design :.
قالب های بلاگ بیان