عشق من
شخصی
v 170

تمام نیمکت های این پارک 2 نفره اند...

بی خیال به درخت تکیه میدهم.................



ارسال در تاريخ يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۵۵ ب.ظ توسط حمید رضا
تنگ ماهی

" چه سخت است تُنگِ ماهی بودن ...

* نَشکنی : زندانبانی . . .
* بشکنی : قاتلی . . . . . . .
" خوش به حال آب " ................

"무슨 하드 물고기 그릇되고있다 ...

* 깨지지 않는 : 가드. . .
* 브레이크 : 살인자. . . . . . .
"운이 좋은 물"..................

“什么是不好当鱼缸...

*坚不可摧:守卫。 。 。
*突破:凶手。 。 。 。 。 。 。
“吉祥水”..................

"Was ist hart, ein Fischglas ...

* Unbreakable: Wachen. . .
* Brechen: den Mörder. . . . . . .

"Glücklich Water" ..................

"What is hard being a fish bowl ...

* Unbreakable: guards. . .
* Break: the murderer. . . . . . .
"Lucky Water" ..................

«Qu'est-ce difficile d'être un bol de poisson ...

* Incassable: gardes. . .
* Cassez: le meurtrier. . . . . . .
"Lucky eau" ..................



ارسال در تاريخ دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ب.ظ توسط حمید رضا
اگه یه روزی

اگه یه روزی رفتی و دیگه برنگشتی بهت قول نمیدم که منتظرت بمونم

ولی از تو میخوام وقتی اومدی

یه شاخه گل روی قبرم بزاری...

有一天我會去,我答應你,她不留下來,但我當她想在我的墓上的玫瑰...

Someday I'll go and I promise you that she does not stick around, but I did want a rose on my grave when she ...

یوما ما سأذهب وأنا أعدکم أنها لا حول عصا، ولکن لم ترید وردة على قبری عندما ...

สักวันหนึ่งฉันจะไปและผมสัญญาว่าเธอจะไม่ติดรอบ แต่ฉันไม่ต้องการดอกกุหลาบบนหลุมฝังศพของฉันเมื่อเธอ ...

Algún día voy a ir y te prometo que no se queda, pero yo quería una rosa en mi tumba cuando ella ...

언젠가는 갈거야, 그리고 난 당신을 약속 그녀는 주위에 붙어 있지 않습니다 만, 때 그녀 나는 내 무덤에 장미를하려는 거 ...



ارسال در تاريخ جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ب.ظ توسط حمید رضا
معدل

این چند روز را مسافرت بودم بد نبود ها ولی یک جورایی بهم خوش نگذشت این اینترنت ایرانسل هم مدام قطع میشد اما هر موقع که انتن داشت میرفتم به وبلاگم شاید سر زده باشد اما خب .........

تصمیم گرفتم تا اخر امتحاناتم تو وبلاگم ننویسم و به جاش اینجا بنویسم نمیتونم چیزی ننویسم دلم میخواد گهگداری جایی بنویسم و اینجا تنها جایی که دوست دارم حرفاما بنویسم و میدونم کسی هست که حرفاما میخوند البته گاهی تلخ میشم اونم بخاطر اینکه لحظاتم تلخ ..................

ولی باید دیگه درس خوند دلم میخواد بهترین نتیجه این ترمما به دست بیارم و با معدل فوق العاده بالا قبول بشم میدونم کار نشد ندارد ...........



ارسال در تاريخ پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۲۹ ق.ظ توسط حمید رضا
زندگی 00
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید


ارسال در تاريخ دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۸:۴۲ ب.ظ توسط حمید رضا
.: blog Themes By Jamo Design :.
قالب های بلاگ بیان