عشق من
شخصی
همینجوری نوشت 03

در ادامه همون همینجوری نوشت هام که البته دیشب اسمشا گذاشتم چرت نوشته بازم اومدم بنویسم

تا الان هیچ نظم مشخصی نداشتم امروز تا حدی یه برنامه مشخص واسه خودم درست کردم به نظرم اینجوری بهترس تا قبل همینجوری الکی کاراما انجام میدادم الان حس بهری پیدا کردم اما احیانا فکر نکنید قصد دارم نوشته هامم نظم بدم چون نظم بدم باز دوباره غیب میشم :)

الانم حرف خاصی واسه نوشتن نداشتم اما فقط اومدم بنویسم 

گاهی میخوام برم به گذشته هام و از گذشته ها بنویسم اما افسوس میخورم و دوست ندارم برگردم خیلی خیلی اشتباه داشتم البته نه همش ها ولی بازم پر از اشتباه بودم اگر درست رفتار میکردم و حماقت نمیکردم جاهی خیلی خوبی بودم خیلی خوب اما خب بازم دور نیست مطمعنم میتونم جبران کنم هر لحظه ای را که از دست دادم .......

برم برم تا لحظه ها نپریدند من بگیرمشون

بای بای خنده



ارسال در تاريخ يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ب.ظ توسط حمید رضا
آهنگ خاص




ارسال در تاريخ شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۴۵ ب.ظ توسط حمید رضا
همینجوری نوشت 02

عیدتون مبارک باشد امیدوارم حالتون خوب خوب باشد و صد البته سفارشی سفارشی برای یه مخاطب خاص که دیگه نیستش اما امیدوارم هر جا هست و هر کاری میکند موفق و خوشبخت باشد

خب دیگه افتادیم تو سراشیبی امتحانات و این ماه ماه امتحانات و دعا میکنم دانشجوها پاس کنند کنکوری ها قبول بشند و دانش اموز فسقلی ها بی مردودی برند به دنبال تابستون و استادان گرامی هم عاقبت به خیر بشند آرام

خب کلی دعای خوب واستون کردم اما امشب یکی از اون شب های خیلی خوبه واسه منم دعا کنید 

لاتاری شرکت کرده بودم اما قبول نشدم دعا کنید سری بعد قبول بشم و برم از اینجا و از دست این چرت نوشته های منم راحت بشید 

باور کنید مثل دفعه قبل اومدم یه همینجوری نوشت دیگه روی این صفحات مجازیم حک کنم و امیدوارم باشم پاک نشند که بشود واسه بعدم خاطره و البته نمیدونم خاطره شیرین یا تلخ اما ....خجالتی

قبلا یه اهنگ میزاشتم الانم اگر نت یاریم بده یه اهنگ جدید میزارم به جای اهنگ قبلیم 

پس فعلا فداتون عزیزان چشمک



ارسال در تاريخ شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ب.ظ توسط حمید رضا
همینجوری نوشت 01

همینجوری نوشت :

عنوان نوشته ام یه حالیه میدونم اما فقط اومدم همینجوری بنویسم میام بنویسم اما نمیدونم چرا حس نوشتن نمیاد یا حرفا قبل نوشتن کم رنگ میشند

الانم نمیدونم چی بنویسم اما فقط اومدم بنویسم تا حال و هوای دوباره نوشتن بهم دست بدد

البته اول از هر چیز قربون این مخابرات ایران و این نت گلش بشم که بسکی سرعتش بالاس من نمیدونم تو این سرعت چیکار کنم البته ناشکری نکنیم گاهی باعث میشد از باز کردن بعضی صحفه ها بیخیال بشیم و تو دردسر چرخیدن تو نت نیفتیم

یه قربون دیگه هم بریم واسه این دولت تدبیر و امید ملت همه پر از امید مثلا امروز یه بنده خدایی میگفت خدا خیرشون بده پنج ماهه حقوق نگرفتیم اگر میگرفتیم حتما هدرش.ن میدادیم کار خیر بهتر از این

قربون عدالتشون هم بشیم یارو 70 میلیون حقوق میگیرد بعدم میگه جاهای دیگه بیشتر از این بهم مبدادند بعدم بازم رشوه میگرفته قربونش بشم بیاد من یه پول دستی بهش بدم

خخخ نیومده قربونی شدیم رفت ولی این قربون اخر را میرم واسه هموطن های احمق عزیزم که تو منا کشتند حاجی هامونا تو فرودگاه  بوققققققق و .... باز نشستند تو صف رفتن به حج یا اون کسی که میگفت بد ما نباشیم تو حج امسال اره والا جیباشون خالی میشد از کجا تسلیحات بخرند و مردم مسلمون را بکشند خیلی بد میشد ما نباشیم حج بهمون توهین کنند و تحقیرمون کنند حرف نه از کوروش بزن نه اسلام فقط غیرت ایرانیت کجاس

اما اخر اخر نوشته ها دم اون بانویی گرم که امروز میگفت حج من فرزند و جوونایی جلویه چشماما پول جمع کرده بود واسه حج را داده بود به یکی از فامیلاش که بتوند خونه بگیرد و بتوند ازدواج کند

حجت قبول .....

تا همینجوری نوشت اتی بدرود 



ارسال در تاريخ پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۶ ب.ظ توسط حمید رضا
روزای خوبتون مبارک

حس نوشتن نبود این مدت کلی اتفاق داشتم

دختر دایی مادرم که سرطان داشت فوت کرد و خودمم با ماشین تصادف کردم و .....

ولی بازم حس نوشتن نبود گاهی دوست دارم بنویسم اما خب وقتی اون حس نباشد تا سر چهار کوچه را هم به سختی میری امان از وقتی حسش باشد تا سر کوه قافم میری و میای

امیدوارم حالتون خوب بوده باشد عیدتون مبارک البته خیلی ازش گذشته 

روز زن مبارک خدمت خانوما و ابچی های گلم

روز مرد هم خدمت داداشا و اقایون گلم مبارک

به هر حال روز مادر و پدر به همه مادر و پدرانتون تبریک میگم :)

حس نوشتن تا این حد بود بازم مینویسم کم کم البته ...



ارسال در تاريخ جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ب.ظ توسط حمید رضا
شـآیَـב

شـآیَـב یہ ڪَسے شَبـآ برآے اینڪہ خوآبـ تو رو ببینہ 

بہ פֿـُבآ اِلتمـآسـ میڪنہ . . .
 

شـآیَـב یہ ڪَسے بہ مَـפـضـ בیـבטּ تو בستاش یَـפֿـ میزنہ
 

و تَپشـ قَلبشـ بیشتَر میشہ . . .
 

مُـطمئـטּ بـآشـ یہ ڪَسے شَبـآ بہ פֿـآطر تــو
 

تو בریـآیــے اَز اَشڪ مے خوآبہ . . . وَلے تــو نمے בونے



ارسال در تاريخ سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۳۳ ب.ظ توسط حمید رضا
دوست داشتن

دوست داشتن به حرف نیست….!!
به وقتیه که برات میذاره،
به ارزشیه که برات قائل میشه،
به دلگرمیه که بهت میده،
اما وقتی طرفت همش نیست!!
وقتی تو توی لحظه لحظه زندگیت تنهایی..
این دوست داشتن نیست!!
“دوست داشتن”این نیست که جاخالی هاشون رو باتو پر کنند! اینه که بخاطرتو…” جاخالی کنند”.!!!



ارسال در تاريخ سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۳۰ ب.ظ توسط حمید رضا
نمیدونممم

این روزا حس نوشتن ندارم

شرمنده خیلی کم پیدام میشد و به دوستان گلم سر نمیزنم امیدوارم جبران کنم :)



ارسال در تاريخ سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۲۸ ب.ظ توسط حمید رضا
تولدمم مبارک  :) ....

پلک جهان می پرید دلش گواهی میداد اتفاقی می افتد

اتفاقی می افتد و فرشته ای از آسمان فرود آمد

تولدم مبارک " 

اینم کیک برای دوستای گلم



ارسال در تاريخ جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ب.ظ توسط حمید رضا
این روزهای من...

حال عجیبی دارد این روزهای من...

گیر کرده ام....
         بین"ساعتی "که"نمیگذرد و...
                             "عمری "که به سرعت"میگذرد."



ارسال در تاريخ دوشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۰۲ ب.ظ توسط حمید رضا
.: blog Themes By Jamo Design :.
قالب های بلاگ بیان