عشق من
شخصی

الهی به امید تو

به ما گفتند باید بازی کنید. 
گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا. 
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت اغاز بازی رو زدن, فقط فهمیدم خدا تو تیم ماست.
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم, امتیازها برابر بود. 
تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم, خندید و گفت: 
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن! گفتم اخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت: خیلی ساده فقط پاس بده به من, باقیش با من. ...

پس الهی به امید تو



ارسال در تاريخ چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ توسط حمید رضا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.: blog Themes By Jamo Design :.
قالب های بلاگ بیان