عشق من
شخصی

روز دوم زمستان سال 94

سلام به روی ماهت

خوش اومدی :)

خخخ با شما نبودم با خاصم بودم بهش خوش امد گفتم 

امروز دانشگاه بد نبود دو قسمت از یه درسما نداشتم با بچه ها که میخواستند از جزوه یکی از دخترا کپی بگیرند رفتم و اون چند صحفه را منم کپی گرفتم رفیقم وایساده بود میگفت می بینی چقدر نامردند به من میگفت جزوم کامل نیست و نمیخواست بدد منم خندم گرفته بود این بغل دستمونم چند تا دختر بودند یکیشون گفت اونیکه میگی دوست منه و خب نمیخواسته جزوه بدد رفیقم برگشت گفت هااا و بعد دیگه هیچی نگفتیم ولی رد که شدند رفتند اینقدر بهش خندیدم هعی بهش گفتم هیچی نگو حالا لطف کرده بهت جزوه داده هااا اینجوری ضایع شد 

از 19 هم امتحاناتم شروع میشد البته هفته دیگه هم باید برم دانشگاه 

فیزیک پزشکی هم خیلی دانشجوهای خوبی بودیم استاد چند تا سوال امتحانی را گفت البته نه دقیق ولی ادرس داد از کجا میاد و بیشتر بخونیم :)

هفته دیگه تولد دامادمون و ابجیم قرار اینجا تولد واسش بگیرد سوپرایزش کنیم پس با هم کیکشا میپزیم یادم نرد و کیک حواسما پرت نکند نخورمش البته فکر نکنم بتونم کیک بخورم من چی میخواستم بگم آهااااا عکس کیک را میزارم اینجا 

فعلا برم ادامه درس هام 



ارسال در تاريخ چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ توسط حمید رضا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.: blog Themes By Jamo Design :.
قالب های بلاگ بیان