من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد ...
بهشت یعنی
یک موسیقی ملایم باشد
تو اینجا باشی
سرت روی پایم
دست راستم لای موهات
و دست چپم در حال نوشتن شعر
اما صبر کن،
من که چپ دست نیستم!
مهم نیست
تا آن روز تمرین میکنم
اولویت همیشه با موهای توست❤️
سلام به روی ماهت
خوش اومدی :)
خخخ با شما نبودم با خاصم بودم بهش خوش امد گفتم
امروز دانشگاه بد نبود دو قسمت از یه درسما نداشتم با بچه ها که میخواستند از جزوه یکی از دخترا کپی بگیرند رفتم و اون چند صحفه را منم کپی گرفتم رفیقم وایساده بود میگفت می بینی چقدر نامردند به من میگفت جزوم کامل نیست و نمیخواست بدد منم خندم گرفته بود این بغل دستمونم چند تا دختر بودند یکیشون گفت اونیکه میگی دوست منه و خب نمیخواسته جزوه بدد رفیقم برگشت گفت هااا و بعد دیگه هیچی نگفتیم ولی رد که شدند رفتند اینقدر بهش خندیدم هعی بهش گفتم هیچی نگو حالا لطف کرده بهت جزوه داده هااا اینجوری ضایع شد
از 19 هم امتحاناتم شروع میشد البته هفته دیگه هم باید برم دانشگاه
فیزیک پزشکی هم خیلی دانشجوهای خوبی بودیم استاد چند تا سوال امتحانی را گفت البته نه دقیق ولی ادرس داد از کجا میاد و بیشتر بخونیم :)
هفته دیگه تولد دامادمون و ابجیم قرار اینجا تولد واسش بگیرد سوپرایزش کنیم پس با هم کیکشا میپزیم یادم نرد و کیک حواسما پرت نکند نخورمش البته فکر نکنم بتونم کیک بخورم من چی میخواستم بگم آهااااا عکس کیک را میزارم اینجا
فعلا برم ادامه درس هام
و چقــــــدر دیر می فهمیم
که زندگــــــی
همین روزهاییست که
منتظــــر گذشتنش هســتیم . . .
مثل تموم این ماه که همش را دکتر و بیمارستان بودم الان از دکتر میام خخخ دکتر میگه ضعیفم فرت فرت مریض میشم ولی فکر کنم مریضی منا دوست دارد فرت فرت سراغم میاد شایدم میگه بیا بریم یه جای خیلی خوب :)
تو درس از فیزیک دو تا هم گروه داشتم که خدا را شکر هیچکدوم نمیومدند و نوشتن گزارشکار به عهده خودم افتاده بود امروز استاد گفت یکیشون که حذفه ولی یکیشون اومده و جواب ازمایشا اورده بود که مریضه
پرسیدم چی شده بوده که حالش خرابه استاد هم گفت سرطان گرفته اینگار
واقعا از ته دلم ناراحت شدم تو این روزا واسه این دوست من هم دعا کنید که خوب بشد و البته واسه همه مریض ها و همه کسایی که مریض هستند بعد از نمازتون دعا کنید و بین دعاهاتون فراموششون نکنید
مرگ هم نزدیکی هاس نه پیر میشناسد نه جووون .....
<< کاش زندگی از آخر به اول بود !
پیر به دنیا می آمدیم،
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم!
سپس کودکی معصوم میشدیم...
و در نیمه شبی،
با نوازش های مادر آرام می مردیم...>>
دارم اهنگ شب بارونی از رضا صادقی را گوش میدم به غیر خوندنش اهنگش خیلی به دل میشیند این شب یلدایی همه رفتند خونه مادربزرگم اما من دلم میخواست تنها باشم و الانم اومدم بعد مدت ها باز بنویسم
البته نه واسه نوشتن تنها بلکه نظراتما میخونم و پست هایی که تا حالا گذاشتم را میخونم زندگی چه سخت در حال گذر و عمر در حال گذر و من این گوشه البته خیلی هم گوشه نیست
گوشه نیست و دایرس :)
یاد یه چیزی افتادم خندم گرفت یه ادرسی بود تازه یادم افتاد چی بود اون ادرس عجب اسم هایی داشت یادمه گوشه ثبتش کردم باید بگردم پیداش کنم
پیداش نکردم از اخرین باری که سیستمم ویروسی شد و کل اطلاعاتم پرید خیلی خاطراتی که ثبت کرده بودم از بین رفته و چه بد ....
همین برم لالا که فردا صبح باید برم دانشگاه
شبت شیک شایدم پرتقالی البته البالویی هم بد نیست
خوشبختی داشتن کسی است
که بیشتراز خودش تو را بخواهد
و
بیشتر از تو هیچ نخواهد
و
تو برایش تمام زندگی باشی ....
هنگامی که برای انسان ها آرزوی سعادت می کنی،
نیروی درونت به تمامی انسان های پاک طینت متصل می شود؛
و راهی می شوی
برای عبور تمامی دعاهای خیری که از تمامی مردم فرستاده شده؛
وآن گاه انرژی دعاها،
و برکت انسان های روی زمین؛
وارد زندگیت می شود!
برای هم دعای خیر کنیم.
آرزو می کنم که :
مــهر؛برکت؛عشق؛
محبت؛ سلامتى
همنشین شما باشند.
عاقبتتون بخیر
تنور دلتون گرم گرم
سفیدی برف را برای روحت
سرخی انار را برای قلبت
شیرینی هندوانه را برای عشقت
و بلندی یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم
یلدایت مبارک