بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت
ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت :
فرض کن این پازله…! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، باتعجب پرسید:
توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو درست کردم …
دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن…
دنیا هم درست میشه …
ارسال در تاريخ يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ب.ظ توسط حمید رضا
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۵

چه مفهوم سنگینی داشت

چه سنگین

دقیقا .. برای درست کردن دنیا باید از خودمون شروع کنیم
:)

سلام...
عزاداریاتون قبول باشه..
منم اتفاقا این مطلبو سالها قبل خوندم..خیلی برام لذت بخش بود........