اگه یه روزی رفتی و دیگه برنگشتی بهت قول نمیدم که منتظرت بمونم
ولی از تو میخوام وقتی اومدی
یه شاخه گل روی قبرم بزاری...
有一天我會去,我答應你,她不留下來,但我當她想在我的墓上的玫瑰...
Someday I'll go and I promise you that she does not stick around, but I did want a rose on my grave when she ...
یوما ما سأذهب وأنا أعدکم أنها لا حول عصا، ولکن لم ترید وردة على قبری عندما ...
สักวันหนึ่งฉันจะไปและผมสัญญาว่าเธอจะไม่ติดรอบ แต่ฉันไม่ต้องการดอกกุหลาบบนหลุมฝังศพของฉันเมื่อเธอ ...
Algún día voy a ir y te prometo que no se queda, pero yo quería una rosa en mi tumba cuando ella ...
언젠가는 갈거야, 그리고 난 당신을 약속 그녀는 주위에 붙어 있지 않습니다 만, 때 그녀 나는 내 무덤에 장미를하려는 거 ...
ارسال در تاريخ جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ب.ظ توسط حمید رضا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.